تاثیر سه موج مدرنیته بر روشنفکران ایرانی: بر اساس رهیافت شالوده شکنی

پایان نامه
چکیده

پیدایش مفهوم روشنفکری اساسا پیوندی عمیق با مدرنیته دارد این وضعیت در خصوص روشنفکران ایرانی نیز صدق می کند چرا که نخستین آشنایی و مواجه ایرانیان با غرب منجر به شکل گیری اندیشه های روشنفکری شد. روشنفکران ایرانی از آغاز تا کنون تحت تاثیر منطق تقابل های دوتایی مدرنیته یا همان متافیزیک حضور فلسفه غرب، مرزهای هویتی خود را در پیوند با غرب و در گسست با ارزشهای سنتی و دینی خود تعریف می کنند به گونه ای که مدرنیته غربی به فرهنگ مرجع بی قید و شرط آنان تبدیل شده است. پرسش هایی که این رساله بدان پاسخ می دهد این است که چگونه می توان میان تحولات فکری در ایران و غرب ارتباط بر قرار کرد و دیگر اینکه چگونه می توان نقدهایی که از جانب پست مدرن هایی چون ژاک دریدا به بنیان های مدرنیته وارد می شود به گفتمان روشنفکران ایرانی نیز بسط داد. با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و در پرتو نظریه سه موج مدرنیته لئو اشترواس یعنی عقلانیت شناختی،جمع گرایی ارزش مدار و موج زیبایی شناسی نیچه ای روشن شد که گفتمان های روشنفکری در ایران تحت تاثیر هر یک از این سه موج قرار گرفته است اما رهیافت شالوده شکنانه دریدا می تواند ابزار کارآمدی برای نقد و آسیب شناسی ناکارآمدی سه موج روشنفکران ایرانی باشد. امری که از نوآوری این پژوهش حکایت دارد. چرا که صرفا به تاثیر پذیری و پیوند روشنفکران ایرانی با مدرنیته غربی اکتفا نکرده بلکه از منظر انتقادی پست مدرن هایی چون ژاک دریدا، منطق روشنفکران ایرانی را مورد شالوده شکنی قرار می دهد. از اینرو در هر موج، سه روشنفکر به عنوان نماینده برگزیده شد. هر چند نمی توان گفتمان یک روشنفکر را مشخصا به یک موج خلاصه کرد اما با اندکی جرح و تعدیل به وجود پیوند و گسست گفتمان هر یک از روشنفکران با موج های مدرنیته اشاره شده است. درموج اول (عقلانیت شناختی) بیان شد که گفتمان روشنفکری میرزا ملکم خان،آخوند زاده و آقا خان کرمانی به باز تولید نگرش پوزیتیوستی و استعلایی مدرنیته در قالب تقابل با دین پرداخته است. در موج دوم یعنی جمع گرایی ارزش مدار به گفتمان احسان طبری،خلیل ملکی و علی شریعتی به عنوان نماینده روایت های مختلف چپ گرایی در ایران یعنی مارکسیسم- لنینیسم و سوسیالیسم اشاره شده است که هر یک بنیان ها و عناصر موج جمع گرایی ارزشمدار را در مرکز توجه خود قرار داده اند و اما موج سوم روشنفکری که روایتی انتقادی به مدرنیته دارد و عمدتا تحت الشعاع آموزه ها و نگرش هایدگر و نیچه می باشد، گفتمان رضا داوری اردکانی به عنوان نماینده روایت هایدگری و نیز گفتمان عبدالکریم سروش به عنوان نماینده روایت تأویلی- تفسیری موج سوم مورد شالوده شکنی قرار گرفته است. اما گفتمان امام خمینی(ره) در موج سوم مدرنیته به عنوان گفتمانی که مرزهای متافیزیک حضور غرب را در نوردیده، مورد بررسی قرار گرفته است. در حقیقت اگر متافیریک حضور فلسفه غرب در گفتمان روشنفکران ایرانی بازتولید می شود و مدرنیته غرب لامحاله به فرهنگ مرجع گفتمان روشنفکری تبدیل می شود، گفتمان امام خمینی از این مرزها عبور می کند و با اتکای به اندیشه برخاسته از بسترهای فرهنگ دینی- تاریخی جامعه ایرانی، سلطه منطق استعلایی مدرنیته را ساختار شکنی می کند و در قالب تضاد نور/ ظلمت و ابتنای بر اندیشه نورالانواری به تعریف و تحدید مرزهای هویتی خود می پردازد که در نهایت همه به وحدت وجودی ختم می شود وجهی که در گفتمان مدرنیته و پست مدرن مغفول مانده است. نتایج بررسی شالوده شکنانه سه موج روشنفکری در ایران نشان داد که با وجود بازنمایی و بازتولید متافیزیک حضور غرب و منطق تقابل های دوتایی توسط روشنفکران ایرانی، نمی توان گفت که اساسا دال های سه موج مدرنیته عینا در متن گفتمانی آنها تکرار شده است بلکه با کمک عناصر عمده شالوده شکنی از جمله تکرار پذیری، ابهام و عدم قطعیت معنایی و به تعبیری موقتی بودن درآمیختگی دال ها و مدلول ها، آشکار می شود که لغزش دال های مدرنیته در متن تاریخی اجتماعی جامعه ایرانی دستخوش تحول معنایی شده است به گونه ای که به فراخور متن تاریخی اجتماعی خاص، دال های بر خاسته از متن غربی در متن ایرانی معنایی جدید یافته است. هر چند منطق دلبخواهانه،مستبدانه و استعمار گرانه گفتمانهای مدرنیته به شکلی متحکمانه در پس ذهنیت روشنفکران ایرانی موجب آسیب های جبران ناپذیری شد به گونه ای که با جعل هویت انضمامی با غرب و در گسست با سنت ها و ارزشهای دینی نتوانست بستر تمدن سازی و ظرفیت سازی مدنی جهت پیشرفت را به ارمغان آورد. بنابراین آنچه در شالوده شکنی گفتمان روشنفکری بر می آید بازنمایی منطق متافیزیک حضور غرب و وابستگی و اتصال بی شائبه آن به تفکر غرب است که همچنان به شکلی فرهنگ مرجع و موقعیت خود را در اندیشه روشنفکر ایرانی حفظ کرده است. همچنین علاوه بر آسیب شناسی و شالوده شکنی روشنفکران ایرانی در این رساله ظرفیت های گفتمان امام خمینی برای عبور از ناکارآمدی و وابستگی روشنفکران ایرانی به مدرنیته غربی را به عنوان راهی بدیع در نظر گرفته است.

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

نقد شالوده شکنی رمان «کولی کنار آتش» اثر «منیرو روانی پور» بر اساس نظریۀ «ژاک دریدا»

       منیرو روانی­ پور در رمان «کولی کنار آتش»، با تداخل جهان بیرون یا واقعی با جهان درون یا داستان، خواننده را غافلگیر کرده است. در این پژوهش، از دیدگاه نقد شالوده ­شکنانه به بررسی رمان «کولی کنار آتش» منیرو روانی­ پور پرداخته شده است. نقد شالوده­ شکنی بر اساس نظریۀ دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقد ادبی به کار رفت. پایۀ نقد شالوده­ شکنی بر یافتن تقابل­ های دوتایی و بحث بر سر آن­ها ...

متن کامل

شالوده شکنی گفتمان موج اول روشنفکری در ایران: میرزا ملکم خان، آخوندزاده و میرزا آقا خان کرمانی

هم زمانی ظهور تمدن غرب با افول جامعه ایرانی آوردگاهی ایجاد کرد که روشنفکران ایرانی در بسط نظام معنایی آن نقش مؤثری داشتند. اینکه موج اول روشنفکری در مواجه با موج اول گفتمان مدرنیته چگونه به تعریف مرزهای هویتی خود پرداختند، مسئله مورد بررسی این مقاله است. روشنفکران موج اول ایران تحت تأثیر نگرش پوزیتیوستی و استعلایی گفتمان مدرنیته عناصر جدیدی را بازتولید کردند که هماهنگ با منطق تقابل های دوتایی گ...

متن کامل

گفتمان امام خمینی(س) و شالوده شکنی گفتمان غرب‌گرا

پرسشی که این مقاله تلاش دارد پاسخگوی آن باشد اولاً، این است که امام خمینی چه نگرشی نسبت به گفتمان غربگرا دارد، و ثانیاً، اینکه آیا ایشان جایگزینی در مقابل گفتمان غربگرا مطرح می‌کند یا خیر. در پاسخ، با پذیرش این فرض که گفتمان روشنفکران غربگرا تحت تأثیر اندیشه مدرنیته قرار دارد، گفتمان امام خمینی به شالوده شکنی گفتمان غربگرا و در سطحی بالاتر به شالوده‌شکنی خود بنیانی تفکر غربی می‌پردازد. در شرا...

متن کامل

ژاک دریدا (‏نقد ادبی پست مدرن، شالوده شکنی و ادبیات)

‏مقالة حاضر مشتعل بر دیدگاه های اولیه و اساسی منتقد بزرگ قرن بیستم ژاک دریدا است. شالوده شکنی، اهمیت ادبیات مدرن و جایگاه ارزشمند آن، و دیدگاه های این منتقد بزرگ در برگیرنده موضوع اصلی این مقاله است. دیدگاه ها و نظریات انقلابی این منتقد تحولی عظیم و عمیق در نحوه بررسی و تأویل متون ادبی ایجادکرده است.

متن کامل

ژاک دریدا (‏نقد ادبی پست مدرن، شالوده شکنی و ادبیات)

‏مقالة حاضر مشتعل بر دیدگاه های اولیه و اساسی منتقد بزرگ قرن بیستم ژاک دریدا است. شالوده شکنی، اهمیت ادبیات مدرن و جایگاه ارزشمند آن، و دیدگاه های این منتقد بزرگ در برگیرنده موضوع اصلی این مقاله است. دیدگاه ها و نظریات انقلابی این منتقد تحولی عظیم و عمیق در نحوه بررسی و تأویل متون ادبی ایجادکرده است.

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023